حمیدرضا جشنانی

مقالۀ ارائه شده

انقلاب اسلامی،قرآن، و ولایت مداری



انقلاب اسلامی ،قرآن و ولایت مداری

انقلاب اسلامی و قرآن کریم

آنچه که باعث شد مردم در جهت پيروزی انقلاب اسلامی سال1357حركت كنند ، انتقال مفاهيمی بود که در بسياری از شعارها ، تحت عنوان قرآن مطرح می‌‌شد و به‌عنوان دستورات اسلامی ، دينی و برگرفته از مفاهيم قرآنی بود.

امام خميني (ره) يكي از مهمترين عوامل در پيروزي انقلاب اسلامي را، قيام به خاطر خدا و به دست آوردن رضاي حق تعالي مي دانست و اين عامل مهم را از همان آغاز نهضت خويش، در مناسبت هاي مختلف ابراز مي نمود. آن بزرگوار گام نخستين مبارزه اش را در سال اول نهضت با اين آيه شريفه آغاز كرد:

قل انما اعظكم بواحده ان تقو موا لله مثني و فرادي ؛ (سباء/ 46)

« بگو من فقط به شما يك اندرز مي دهم كه دو دو و به تنهايي براي خدا بپا خيزيد»

امام در توضيح اين آيه مي نويسد: «قيام براي خداست كه ابراهيم خليل الرحمن را از جلوه هاي گوناگون عالم طبيعت رهانده. قيام لله است كه موسي كليم را با يك عصا به فرعونيان چيره كرد و تمام تخت و تاج آنها را به باد فنا داد و نيز او را به ميقات محبوب رساند. قيام براي خداست كه خاتم النبيين ( صلي الله عليه و آله) را يك تنه بر تمام عادات وعقايد جاهليت غلبه داد و بتها را از خانه خدا برانداخت و به جاي آن توحيد و تقوا را گذاشت و نيز آن ذات مقدس را به مقام (قاب قوسين أو أدني) رساند.» و در جاي ديگر فرموده است: «جديت كنيد كه كارهايتان براي خدا باشد، قيامتان لله باشد: اعظكم بواحده ان تقوموا.... اگر قيام براي خدا باشد، پشتوانه خدا باشد، يك طمأنينه اي در نفس پيدا مي شود كه ديگر شكست توي آن نيست؛

در اینجاست که اثر قرآن کریم را در تمام مراحل قبل و بعد از انقلاب به واسطۀ ولایت امام راحل می توان دریافت.

 بسياری از شعارهای كليدی دوران انقلاب برگرفته از ادبيات قرآنی است چراكه امام خمينی(ره) همه حركت و تمام عملكردش از پايه برگرفته از آموزه‌های قرآنی بود.

امام خمينی(ره) در دوران قبل و بعد از انقلاب اسلامی در رأس همه قرآنيان قرار دارد و كل حركت امام خمينی(ره) در راه قرآن بود همان‌طور كه خود ايشان فرموده‌اند:  « اگر قرآن نبود باب معرفت خدا بسته بود »

دگرگونی و سرنگونی رژيم گذشته مربوط به خواسته‌های دينی، قرآنی و اسلامی مردم بود و آن‌چه مردم ايران می‌خواستند، رهايی از تصميم‌گيری‌های فردی و حكومت‌های مستبدانه و سهيم بودن همه در تعيين سرنوشت خود بود و اين خواست مبنای شكل‌گيری جمهوری اسلامی شد، بنابراين خواسته‌های معنوی مردم، اسلامي بودن انقلاب و مشاركت عموم مردم ، سرنوشت آنان را شكل داد.

جمهوری اسلامی حكومتی است كه معنای خاص خود را دارد و علی‌رغم دخالت مردم ، بايد آن دخالت در چارچوبی باشد كه قرآن مشخص كرده است .

با توجه به مفاهيم و تأثير قرآن در اين انقلاب، مسئله ولايت به معنای - حكومت، جمهوری، اظهارنظر، رأی‌گيری و اكثريتی كه ارزش دارد - در چارچوپ رضايت الهی و خواسته‌های قرآنی، شكل می‌گيرد.

 

ولایت مداری در قرآن کریم

إِنِ الْحُكْمُ إِلَّا لِلَّهِ  :  ولایت بر مردم، فقط از آنِ خداوند است و بس (أنعام/57)

که البته خداوند هم همین ولایت ذاتی و استقلالی خودش را به أنبیاء (علیهم السلام) محوّل كرده است

در مورد حضرت آدم(علیه السلام)  می فرماید:

وَ إِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلَائِكَةِ إِنِّی جَاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلِیفَةً  ( بقره/30)

من اراده كردم بر روی زمین، خلیفه انتخاب كنم

و نسبت به حضرت داوود (علیه السلام) می‌فرماید:

یَا دَاوُودُ إِنَّا جَعَلْنَاكَ خَلِیفَةً فِی الْأَرْضِ (ص/26)

در رابطه با حضرت ابراهیم (علیه السلام) می‌فرماید:

إِنِّی جَاعِلُكَ لِلنَّاسِ إِمَامًا (بقره/124)

که البته این ولایت در قرآن، گاهی با واژه امامت تعبیر شده است و گاهی با واژه خلافت

نسبت به أمیر المؤمنین (علیه السلام) هم می‌فرماید:

إِنَّمَا وَلِیُّكُمُ اللَّهُ وَ رَسُولُهُ وَ الَّذِینَ آَمَنُوا الَّذِینَ یُقِیمُونَ الصَّلَاةَ وَ یُؤْتُونَ الزَّكَاةَ وَ هُمْ رَاكِعُونَ(سوره مائده/آیه55)

یعنی بعد از ولایت خداوند و رسولش بر شما، ولایت بر شما بر عهده كسی «أمیر المؤمنین (علیه السلام)» است كه در مسجد نماز می‌خواند و در حال ركوع، انگشترش را به سائل می‌دهد. یعنی خداوند می‌خواهد ولایت أمیر المؤمنین (علیه السلام) را با تمام مشخصات منحصر به فردش، ترسیم كند.

خداوند می‌داند اگر بگوید ولایت بر شما، بر عهده علی است، آنها می‌گویند افراد با نام علی، در دنیا زیاد است یا می‌گویند مراد از علی، معنای علی است؛ یعنی كسی كه بلند مرتبه است.ولی خداوند در این آیه، با ویژگی‌هایی خاص، حضرت علی (علیه السلام) را ترسیم نموده كه این ویژگی، فقط در ایشان جلوه كرده است. یعنی كسی كه در طول عمرش، در حال ركوع ، انگشتر به سائل بدهد ، فقط در شأن امیر المومنین (علیه السلام) است و غیر از او کسی ‌چنین كاری نكرده است.

 بنـابـرایـن مـی تـوان گفت که از الزامات ولایت مداری اطاعت از خداوند است که این مهم با پـیروی از برگزیدگان الهی پیامبر معظم (ص ) و امامان معصوم (علیهم السلام) تحقق می یـابـد ، و در عـصـر غـیـبـت اطـاعـت از مـقـام ولیّ فـقـیـه بـه عـنـوان جـانـشـیـن عـام امـام عـصر عجل اللّه تعالی فرجه ادامه اطاعت از دستورات الهی است و در همه زمانها جاری است.

از آمـوزه هـای ژرف اسـلامـی مـوضـوع ولایـت اسـت . آدم و عـالم هستی تحت ولایت الهی اند و برگزیدگان الهی جلوه های آن ولایت اند. انسان از طریق اعتقاد به ولایت الهی و اولیای خـداونـد و انجام بایسته های ولایت مداری تحت ولایت خاص خداوند قرار می گیرد و رهاورد آن نـعـمـت قـرب بـه خـداونـد اسـت و در پـرتـو ایـن کـمـال مـی تـوان از نـظـام ولایـی پـاسداری کرد. اعتقاد و التزام عملی به ولایت فقیه در عصر غیبت حضرت ولی عصر عجل اللّه تعالی فرجه الشریف از شاخصه های ولایت مداری و پـاسـداری از انقلاب اسلامی است که بایستی در نهان و آشکار رفتار همۀ شیعیان نمود حقیقی داشته باشد، مراقبت از این حقیقت والا، و نظارت بر حسن انجام آن مسئولیت ولایت مداران در همه عرصه هاست.

گرچه تنها با استناد به آیۀ آخر ، تمام شئونات ولايت تكويني و تشريعي در مورد پيامبر(صلي الله عليه و آله) و معصومين(عليهم السلام)به اثبات مي رسد و ولايتي كه در قرآن و روايات به حضرات نسبت داده شده صرف رفاقت و محبّت نيست بلكه همان قدرت ولايت و حاكميت بر جميع اطوار و عوالم موجود بوده و هست و زماني، مي توانيم خود را مطيع فرامين الهي و معتقد به ابعاد گوناگون توحيد و خداپرستي بدانيم كه به اين ولايت مطلقۀ تكويني و تشريعي معتقد و پايبند باشيم و لا غير.

لذا به صراحت قرآن از ولایت می فرماید و چون ما بر اساس قرآن انقلاب کرده ایم باید در مسیر ولایت باشیم و ولایت مدار بمانیم.

 

ظرافت‌هاي ولايت مداري

يكي از ياران امام حسين(ع) چند روز قبل از عاشورا نزد ايشان رفت تا جهت بردن آذوقه براي خانواده‌اش اجازه بگيرد، او هنگام بازگشت از محضر اباعبدالله(ع) اشك مي‌ريخت و در پاسخ به پرسش در مورد دليل گريه كردن خود گفت ، بر تنهايي امام حسين (ع) گريه مي‌كنم، چرا كه به من فرمودند برو اما زود برگرد؛ اين شخص زماني به كربلا بازگشت كه فاجعه عاشورا رخ داده بود

از این داستان می شود فهمید که اين فرد معناي ولايتمداري را درك نكرده بود ، اين يار امام حسين (ع) بايد درك مي‌كرد كه وقتي ايشان مي‌گويند، زودبرگرد؛ يعني نرو؛ البته در مقابل داستان‌هايي وجود دارد كه اوج ولايتمداري را به نمايش مي‌گذارد

و در مقابل داریم : يكي از ياران اباعبدالله (ع) در كربلا خبردار شد كه پسرش در زندان ابن‌زياد است ، حضرت به وي فرمودند كه برو و پسرت را آزاد كن ، اما او به‌ جاي حركت به كوفه براي آزادي پسرش ، ‌با زاري از امام حسين(ع) خواست كه توفيق ماندن در كربلا و شهادت را از وي دور نكند.

ولايتمداري يعني آن گاه كه ولايت هنوز دستوري نداده است،‌ تو دستور را اجرا كني و در راه اجراي آن فدا شوي؛ اين مهمترين قدرت جامعه شيعه است و با همين قدرت جهان را خواهد گرفت.

لذا درک ظرافت های ولایت مداری چه بسا از خود ولایت مداری مهمتر وداشتن بصیرت در این امر لازم و ملزوم یکدیگرند.

شعار ولایت مداری دادن بدون عمل به رهنمودهای رهبری سودی ندارد. از سوی دیگر می بایست از عمل به توصیه های ولی امر مسلمین رضایت و باور قلبی نیز داشت زیرا در غیر این صورت دچار شرک می شویم چرا که خداوند در آیه ۶۵ سوره نساء خطاب به پیامبر(ص) می فرماید «مومنان ایمان کامل پیدا نمی کنند مگر انکه حکم تو را در اختلافاتشان فصل الخطاب قرار داده و هیچ حرجی از پذیرش این حکم در دل نداشته باشند»

ما باید تجارب مسلمین در جنگ های احد و صفین را همواره در مقابل دیدگان خود داشته باشیم و نیز جنگ تحمیلی ؛

شهدا سخن رهبری را باور داشتند ، عمل کردند و به رستگاری رسیدند و منتظر ننشستند نظر ولی فقیه را تفسیر و توجیه کنند، نباید با اهمال و کم کاری، کلام ولی امر را توجیه و تعبیر کرد. امیرالمومنین(ع) می فرماید: من امام کسانی هستم که از من تبعیت می کنند.

 باید اعتقاد داشت این جایگاه هر تصمیمی که می گیرد عالمانه و از روی مصلحت است و هرگاه به منویات رهبری توجه داشتیم پیشرفت کرده ایم همانطور که تجریه حکومت انبیا و اولیا و نیز سی و سه سال انقلاب اسلامی این مهم را ثابت کرده است.

 

 



 

 






گزارش تخلف
بعدی